جدول جو
جدول جو

معنی پره هکردن - جستجوی لغت در جدول جو

پره هکردن
تراشیدن و بریدن گیاهان و غنچه هانوعی هرس
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(وَ)
روگرفتن زن
لغت نامه دهخدا
گرداگرد گرفتن حلقه زدن دور کردن چنبر زدن دایره بستن پره کردن پره کشیدن پره داشتن پره بستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
از هم دریدن شکافتن بریدن قطع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرسه کردن
تصویر پرسه کردن
بعیادت رفتن پرسش و تعقد کردن: (صحت ارخواهی در این دیر کهن خستگان بینوا را پرسه کن) (ابوالقاسم مفخری)
فرهنگ لغت هوشیار
غایب گشتن غیبت کردن محجوب شدن محجوب ماندن اغشا، روگرفتن پوشیدن روی با حجاب
فرهنگ لغت هوشیار
جردادن، دریدن، شکافتن، قطع کردن، گسستن، گسیختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
المسيّل للدّموع
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
Rip, Rupture, Shred, Tatter, Tear
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
déchirer, rompre, déchiqueter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
پرهیز نمودن از خوردن خوراکی های زبان بار، پرهیز کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
پف کردن و ژولیده شدن موهای بلند
فرهنگ گویش مازندرانی
پرهیز کردن از خوردنی زیان بار، پرهیز نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
پودر کردن، ریز ریز نمودن
فرهنگ گویش مازندرانی
صدا زدن، با آوای رسا کسی را فراخواندن
فرهنگ گویش مازندرانی
انباشته کردن هیزم
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
yırtmak, parçalara ayırmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
рвать , разрывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
reißen, schreddern, zerreißen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
рвати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
پھاڑنا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
ছিঁড়তে , ফাটানো , ছিঁড়ে ফেলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
kupasua, kuvunja, kung'oa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
撕裂 , 破裂 , 撕碎
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
rasgar, romper
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
引き裂く , 破裂する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
לקרוע , לקרוע , לקרוע , לקרוע , לקרוע
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
फाड़ना , फटना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
merobek
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
ฉีก , ฉีก
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
scheuren, verscheuren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
rwać, rozerwać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
rasgar, romper, triturar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
strappare, rompere, stracciare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از پاره کردن
تصویر پاره کردن
찢다 , 찢다 , 찢다
دیکشنری فارسی به کره ای